سلام سلام صدتا سلام
مرسی از همه تون که اینقدر کمکم کردین ، خوب همه تون تجربه این مورد رو داشتین ها ! راستش من نتونستم تصمیم بگیرم و به خاطر همین موضوع رو تا بعد از عید به تعویق انداختم تا بتونم هم بیشتر فکر کنم ، هم تصمیم درست تری بگیرم.
پنجشنبه ای با خانم برادرم و عروس جدید رفتیم سینما ، من حدود یکسالی بود که از این هنرهفتم دور بودم و به همین فیلمهایی که تو خونه میدیدم اکتفا میکردم . اما پیش خودم گفتم اینجوری که نمیشه باید برم و از هنر و هنرمند حمایت کنم و 2000 تومان در راستای توسعه بخش هنری اهدا کنم . به خاطر برادرزاده جان رفتیم فیلم "چارچنگولی" . بد نبود برای روحیه من که خیلی خوب بود!
اما چیزی که باعث شد اینو بگم فیلم نبود بلکه یه موضوع دیگه بود ؛ تو سالن انتظار سینما نشسته بودیم که دیدم به به ! استاد بزرگ محمد اصفهانی به همراه همسر و دختر کوچولوشون وارد شدن . البته اولش چون یه کلاه بافتنی رو سرشون بود و تا حول و حوش بینی شون کشیده بودن پایین کسی متوجه نشد ، هرچند که بعد هم که کلاه رو برداشتن خیلی فرقی نکرد . خلاصه نه تنها کسی بلند نشد که ایشون بشینن بلکه حتی کسی نرفت باهاشون سلام و علیک بکنه ، حالا امضا و عکس سرشو بخوره !
از اون روز تا حالا همش به خودم میگم چرا ماها اینجوری هستیم ؟ مگه ایشون هنرمند نیستن ، مگه صداشون قشنگ نیست ؟ مگه شخصیت دوست داشتنی ندارن ؟ پس چرا ما بد میدونیم که بریم و بهشون ابراز محبت کنیم ؟ اصلاً خودمو میگم . من واقعاً صداشو دوست دارم اما چرا نرفتم بهش بگم آقای اصفهانی من خیلی از صدای شما خوشم میاد؟ این شاید کوچکترین قدردانی بود که میتونستم از یه هنرمند هموطنم داشته باشم . چرا پس خودمو میکشم که با خواننده های اونور آب عکس بندازم ؟ اگه محمدرضا گلزار یا بهرام رادان هم بود همین کارو میکردیم ؟
حالا قدردانی هیچی ، چندتا پسر جوون هم وایساده بودن و مسخره بازی درمیاوردن و بلند بلند میگفتن ممد کچل! البته دکتر هم سرشو تا نصفه کرده بود تو لیوان ذرت و به کسی نگاه نمیکرد !
بگذریم ولی بیاین یه کم بهتر باشیم . حالا هم گلادیاتور جون (کاش یه اسم قشنگتری داشتی عزیزم!) منو به یه بازی وبلاگی دعوت کرده ؛
سوالش اینه که یه جمله به یه نفر بگو که هیچوقت نتونستی رو در رو بهش بگی !
راستش یه مقدار سخته ، اما من همیشه و همیشه مدیون محبتهای مادرم بوده و دلم میخواد یه جوری یه ذره اشو جبران کنم اما دریغ ! حالا هم جمله من اینه :
مامان جونم دلم میخواد پیش مرگت بشم !
حالا شما هم بیاین جمله هاتونو بنویسین ، ببینیم چیا تو قلبتونه ؟